آخرین مطالب
امکانات وب
نکاتی برگرفته از یک جلسه بحث و گفتگو با برادران اصلاح طلب
1 - از تعداد 12 نفر افراد ثابت جمع، بیشترشان اصلاح طلب بودند(حدود 9 نفر)
2- تعدادی از آنها در حالی که همه ی حرفهایشان، حرفهای اصلاح طلبها بود اصرار داشتند که ما اصلاح طلب نیستیم.
2- فقط دوسه نفر از آنها از مواضع اصلاح طلبها مطلع بودند، بقیه بطور پراکنده (و بی ارتباط با هم)، نکاتی را بیان می کردند که اگرچه حاکی از گرایش آنها به اصلاح طلب ها بود، ولی حاکی از بی خبری آنها از مواضع فکری و سیاسی اصلاح طلبها هم، بود.
3- هیچ کدام شان کمترین اطلاعی از مواضع اصولگراها و پاسخ های آنها به مسایل و سوالات خودشان نداشتند.
4 - حرف های تعدادی از آنها دقیقا شبیه حرفهایی بود که طرفداران اصلاح طلب ها در کوچه و خیابان می گویند.
5 - شرایط فکری دوستان اصلاح طلب ما به گونه ای بود که احساس می کردیم امید بسیار کمی به بازگشت آنها به سوی حق و حقیقت باید داشت.
6 - قریب به اتفاقشان آنقدر اصرار در درستی حرف خود داشتند که اصلاً به حرف طرف مقابل گوش نمی دادند. شما اگر مطلبی را دو یا سه بار هم تکرار می کردید باز آنها قادر به بازگویی مطلب شما نبودند.
7- بعضی از آنها حتی از امام خمینی بشدت متنفر و منزجر بودند و می گفتند امام با انقلاب اسلامی هیچ اقدام موثری برای مردم ایران انجام نداده است.
8- تقریبا هیچیک شان شناخت درستی از رابطه ی میان علم و دین نداشتند.
9 - به غایت، التقاطی اندیش بودند. نیمی از اسلام می گفتند و نیمی از لیبرالیسم.
10- به لحاظ التقاطی بودن هیچ فرقی با اعضا و هوادران سازمان مجاهدین خلق(منافقین) نداشتند. تنها فرقشان این بود که آنها اسلام را سرپوشی برای مارکسیسم کرده بودند و اینها برای لیبرالیسم.
11- توضیح این مطلب که التقاطی ها یا منافق اند یا نادان، بشدت برآشفته شان می کرد. بنظر من وضعیت شان بیشتر حاکی از فریبی است که خورده اند نه خدای نکرده نفاقی است که پیشه کرده باشند.
12- در مقابل حرف حق طرف مقابل، گاهی می گفتند اظهار فضل می کنی! گاهی می گفتند روی ما اسم می گذاری! گاهی می گفتند اگر حرف شما درست است چرا ما اصلاح طلبها حرف شما را قبول نمی کنم؟ گاهی می گفتند حرف شما هیچوقت ما را اغنا نمی کند و....
13- در حرف هایشان هیچ نامی از امام و رهبری و شهدا و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و مدافعین حرم و دشمنی با أمریکا و امثال این ها نبود اگر هم بود در مخالفت با این مفاهیم بود.
14 - موضوع بحث در جلسه این بود که نظر خود را در خصوص اوضاع کشور بعد از گذشت حدود 40 سال از انقلاب اسلامی بیان بکنید.
15- وقتی همه شان نظر دادند و نوبت به ما رسید با دلایل کافی گفتیم که حرفهای شما براساس لیبرالیسم و سوسیال دمرکراسی و نئولیبرالیسم است لذا مثل غربی ها اوضاع کشور را بد می بیند. با دیدگاه اسلامی و دیدگاه امام و رهبر معظم انقلاب نظر شما فرق خواهد کرد. متاسفانه تا آخر جلسه می گفتند که حرف شما به موضوع جلسه ربط ندارد. دوستان عزیز اصلاح طلب من در جلسه، فهمیده بودند که لیبرال و نئولیبرال هستند و خودشان نمیدانند. التقاطی اندیش هستند و خودشان نمیدانند لذا تا آخر پکر و ناراحت و عصبانی بودند که چرا به آنها گفتیم التقاطی اندیش یا لیبرال یا ....
16 - در خصوص علوم انسانی، تحول در این علوم، اسلامی سازی و بومی سازی آن، خیلی از قافله عقب بودند مثلا می گفتند موضوع و روش در علوم انسانی غربی و اسلامی یکی است مشکل سر مبادی و اهداف است یا علوم انسانی و غیرانسانی غربی حامل هیچ بار ارزشی ای نیست و....
روزگار ایرانی...برچسب : نویسنده : 7roozegareirani3 بازدید : 53