کاربرد کلک سیاسی در امور خانوادگی

ساخت وبلاگ

امکانات وب

گفتم: 

تو که در میان دوستانت گل سرسبد بودی، چطور شد این قدر از همسر و فرزندانت (سه پسر و یک دخترت) فاصله گرفتی؟ البته بظاهر یک دنیا صفا و صمیمیت دارید، ولی عملاً  هیچکاره ای و بقول خودت تفاله ای؟

گفت: 

وقتی بچه هام بزرگ شدند، اولش گوش همسرم را پر کردند که "دموکراسی خواهی ایجاب می کند ما که پنج نفریم و بابا یک نفر، نباید تصمیم ها را بابا بگیرد. ایشان باید در همه ی امور زندگی با نظر جمع یعنی ما عمل بکند" و همسرم باورش شد که من نباید در هیچ کاری تصمیم بگیرم و اندک مقاومت من، موجب شد مرا دیکتاتور بنامند. طولی نکشید همه ی فامیل به خیال این که من دیکتاتورم، همه جا می گفتند:" نباید مثل فلانی  در امور خانوادگی دیکتاتور بود" و من که تا آنزمان، حداکثر در سی درصد امور، اختیار دار بودم و در هفتاد درصد بقیه، تابع همسر و بچه ها، گفتم بفرمایید این سی درصد هم مال شما. اکنون تا دلتان بخواد عزیز هستم، ولی در صورت انجام فرامین صادره و در واقع حماله الحطبی فعال هستم و دارنده ی شخصیتی تفاله گون. 

در دل گفتم: 

باید همین طور باشد! خود کرده را تدبیر نیست! دموکراسی خواهی غربی را خودت آوردی بین زن و بچه ات. نتیجه اش در خانواده تو و هم پالکی هات شدن همین. بعلاوه، آن کلک سیاسی که "هر که دموکراسی  را نخواهد دیکتاتور است" اگرچه از رهبر معظم انقلاب سلب اقتدار نکرد، پدر خودتان را درآورد و دامن  خود شماها را گرفت.  اقل  نتیجه اش این شد که خودتان  در خانه های خود از حیّز انتفاع افتادید.

روزگار ایرانی...
ما را در سایت روزگار ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7roozegareirani3 بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 21 آذر 1395 ساعت: 18:35